
مقدمه: هنگامیکه از شخص صحبت می شود، اولین نکته ای که به ذهن خطور میکند این که شامل یک فرد انسانی استکه عملی انجام میدهد یا ترک میکند.
لیکن امروزه انواع فعالیت ها از جمله داد و ستد صرفاَ مخصوص افراد انسان نیست بلکه اشخاص دیگری به حکم قانون می توانند این اعمال را انجام دهند که به آن ها اشخاص حقوقی گفته می شود و با این تعریف اشخاص دو نوع می باشند.
اول : اشخاص حقیقی
شخص حقیقی در حقیقت همان فرد انسانی می باشد.این افراد با زنده شدن دارای حقوقی می گردند و در زمان حیات خود آن ها را دارا می باشد که به آن ها اهلیت گفته می شود.در ماده ۹۵۶ ق.م آمده است که اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود.اهلیت به دو دسته اهلیت تمتع و اهلیت استیفا تقسیم می گردد.
دوم: اشخاص حقوقی
علاوه بر افراد در جامعه ، اشخاص دیگری هم یافت می شوند که به فعالیت می پردازند مانند گروه ها ، جمعیت ها ، موسسات، سازمان ها و… به این نوع اشخاص اشخاص حقوقی می گویند، این ها وجود طبیعی ندارند و دارای وجود فرضی و اعتباری می باشند : شخص حقوقی مولود اجتماعی است که به تجویز قانون و از اجتماع دو یا چند شخص حقیقی ایجاد می شود.
این اشخاص دارای حقوق تکالیف و اموالی هستند که به طور کلی از اموال و حقوق و دارایی افرادی که آن را تشکیل می دهند جداست و دارای کلیه حقوق و تکالیفی می باشند که قانون برای اشخاص حقیقی شناخته است مگر آن چه که ملازمه با طبیعت و فطرت و سرشت انسانی دارد و مختص انسان است مانند حقوق و وظایف ابوت و نبوت (ماده ۵۸۸ ق.ت)
اشخاص حقوقی مانند اشخاص حقیقی ایجاد می شوند ، زندگی می کنند و روزی حیاتشان خاتمه می یابد، ایجادشان تشکیل و ثبت آن ها، زندگیشان فعالیت آن ها و مرگشان زمان انحلال آن ها می باشد.
اشخاص حقوقی به دو دسته اشخاص حقوقی حقوق عمومی و اشخاص حقوقی حقوق خصوصی تقسیم می شوند:
بند اول : اشخاص حقوقی حقوق عمومی
اشخاص حقوقی حقوق عمومی ویژگی مهم این اشخاص آن است که ذاتاَ از امتیازات قدرت عمومی برخور دارند و به نظر می رسد به منظور و اهداف خاصی تشکیل می شوند که نوعاَ دادن سرویس و خدمات عمومی است و در چهارچوب ضوابط و مقررات خاصی بوجود می آید مانند وزارتخانه ها، شهرداری ها و سایر موسسات دولتی این اشخاص را بدین علت که مرتبط به دولت و حکومت هستند و هدف آن ها خدمت به جامعه و حفظ حکومت است شخصیت حقوقی حقوق عمومی گویند.
بند دوم : اشخاص حقوقی حقوق خصوصی
این اشخاص بین افرادی تشکیل می شوند که از نظر اهداف موضوع به دو دسته تقسیم می شوند:
۱٫سازمان ها و موسسات غیر تجاری : این اشخاص دارای اهداف و مقاصد غیر تجاری می باشند ماده ۵۸۴ قانون تجارت این ها را این گونه تعریف کرده که کلیه تشکیلات و موسساتی است که برای مقاصد غیر تجاری از قبیل امور علمی یا ادبی یا خیریه و امثال آن ها تشکیل می شود اعم از اینکه موسس و تشکیل دهندگان قصد انتفاع داشته یا نداشته باشند.با توجه به این ماده ملاک تشخیص این اشخاص از شرکت های تجاری را نباید قصد انتفاع بدانیم بلکه این موضوعات فعالیت این اشخاص می باشد که آن ها را از شرکت های تجاری متمایز می سازد.
در نتیجه کلیه موسسات و سازمان هایی که به منظور اهداف غیر تجاری تشکیل می شوند و جزء دستگاه دولتی نباشند، سازمان یا موسسه غیر تجاری می باشد.
۲٫شرکت های تجاری
در هیچ یک از قوانین ما تعریفی از شرکت تجاری بیان نشده بلکه صرفاَ به ذکر انواع آن ها بسنده شده است .به همین علت حقوقدانان، تعاریفی از شرکت های تجاری بدست دادند از جمله:
-.عبارتست از اینکه چند نفر مالی را برای تجارت و استفاده از منابع آن در میان بگذارند.
-عبارتست از نوعی شرکت عقدی که به موجب قوانین تجاری و مالی برای انجام امور بازرگانی و بردن سود با سرمایه معین تشکیل و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی می شود.
تفاوت عمده بین اشخاص حقوقی حقوق عمومی و اشخاص حقوقی خصوصی اینست که اشخاص نوع اول به محض بوجود آمدن دارای شخصیت حقوقی بوده و احتیاج به ثبت ندارند ولی اشخاص نوع دوم از تاریخی که مطابق با ضوابط قانونی به ثبت می رسند شخصیت حقوقی پیدا می کنند.
سوال: تفاوتهای شرکت مدنی با شرکت تجاری چیست ؟
پاسخ :
۱- شرکت مدنی فاقد شخصیت حقوقی است ولی شرکت تجاری دارای شخصیت حقوقی است
۲-در شرکت تجاری تصمیم گیری برای اداره شرکت تابع نظر اکثریت است اما در شرکت مدنی تصمیم گیری برای اداره مال مشترک تابع اتفاق آرا است نه اکثریت
۳- شرکت تجاری باید به ثبت برسد اما شرکت مدتی نیاز به ثبت ندارد
۴-شرکت تجاری در خصوص ورشکستگی تابع مقررات ورشکستگی است اما شرکت مدنی تابع مقررات افلاس و اعسار است
۵- در شرکت تجاری با انقضاء مدت مدیریت تا زمانی که مدیر انتخاب نشده مدیر سابق همچنان در سمت خود باقی است اما در شرکت مدنی اگر مدت تعیین شود با انقضای مدت مدیر خود به خود منعزل میشود
۶- در شرکت مدنی هر یک از شرکاء از اذنی که برای اداره به مدیر داده اند میتوانند برگردند مگر این که در ضمن عقد لازمی اذن داده شده باشد در حالی که در شرکت های تجاری وقتی مدیر مجمع عمومی انتخاب میشود سهامداران نمی توانند از اذن خود برگردند
۷- در شرکت تجاری اگر مدیری برای اداره اموال تعیین شده باشد وی با فوت یا دچار جنون یکی از سهامداران منعزل نميشود ولی در شرکت مدنی با فوت و جنون یکی از شرکاء مدیر فاقد سمت میگردد
سوال: مسولیت اشخاص حقوقى در قانون مجازات اسلامى چیست؟
پاسخ:
١- در مسؤولیت کیفری اصل بر مسؤولیت شخص حقیقی است و شخص حقوقی در صورتی دارای مسؤولیت کیفری است ڪه نماینده قانونی شخص حقوقی به نام یا در راستای منافع آن مرتکب جرمی شود. مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی مانع مسؤولیت اشخاص حقیقی مرتکب جرم نیست.
٢- مجازات اشخاص حقوقی؛ در مورد اشخاص حقوقی دولتی و یا عمومی غیر دولتی در مواردی ڪه اعمال حاڪمیت میڪنند، اعمال نمی شود.
٣- چنانچه رابطه علیت بین رفتار شخص حقوقی و خسارت وارد شده احراز شود دیه و خسارت، قابل مطالبه خواهد بود.
٤- میزان جزای نقدی قابل اعمال بر اشخاص حقوقی حداقل دو برابر و حداڪثر چهار برابر مبلغی است که در قانون برای ارتکاب همان جرم بهوسیله اشخاص حقیقےی تعیین می شود.
٥- انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود ڪه برای ارتکاب جرم، بهوجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین، فعالیت خود را منحصراً در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.
٦- اعمال مجازات تڪمیلی اختیاری است؛ دادگاه مکلف است در صورت اعمال این نوع مجازات، آن را در حکم خود قید کند.
٧- اعمال مجازات تڪمیلی در جرائم عمدی یا غیر عمدی تعزیری درجه ۱ تا ۶ و حدود و قصاص ممکن است.
٨- در جرایم تعزیری درجه ۷ و ۸ و در دیات اعمال مجازات تڪمیلی ممکن نیست.
٩- مدت مجازات تکمیلی بیش از دوسال نیست مگر در مواردی که قانون بهنحو دیگری مقرر نماید.
١٠- چنانچہ مجازات تکمیلی و مجازات اصلی از یک نوع باشد، فقط مجازات اصلی مورد حکم قرار میگیرد.