حقوق و جامعه

نقاط مشترک بازی فوتبال و بازی زندگی

مقررات و شاخص های مشترک

نقاط مشترک بازی فوتبال و بازی زندگی

مقدمه:

این روزها که فضای شهرها و به ویژه حال و هوای جوانان کشور ما فوتبالی شده؛ اجازه بفرمایید به برخی از نقاط مشترک قواعد این بازی پر طرفدار با قواعد زندگی، اشاراتی داشته باشیم.

قوانین و شاخص های مشترک

۱) شاید بتوان با کمی دقت زندگی را به یک مسابقه فوتبال تشبیه کرد. گرچه هر دو در کلمه بازی مشترکند، لیکن تعیین نقش افراد و اینکه در چه جایگاهی قرار گیرند کاملاً بستگی به شایستگی هایی است که بازیگران از خود نشان میدهند.

در خصوص قواعد بازی فوتبال باید گفت؛ این امر بگونه ایست که اگر از آن تبعیت نکنیم گاهاً کارت زرد و بعضاً قرمز میگیریم و اگر آنها را بطور کلی نادیده بگیریم، جریمه نیز می شویم.

در طول زندگی نیز افرادی هستند که ممکن است طرفدار ما و یا در مقابل و شاید هم نظاره گر ما باشند، که چنین کارت هایی را به ما بدهند. لیکن این هنر ماست که در سایه تلاش و کوشش، میتواند ترکیب موافق و مخالف را بهم بزند و حتی افراد نظارهگر را به نوعی از بی تفاوتی در بیاورد.

۲) در بازی زندگی برخی اوقات مربیانی مانند بعضی مادران دلسوز، که دارای فرزند نا خلف هستند، توپ را در زمین خانواده های دیگر می اندازند. با این انگیزه که کاستی های ناشی از مدیریت گذشته خود را جبران کنند. مثلاً به زعم اینکه “اگر فلانی ازدواج کند خوب می شود.”، فرزندشان را وادار به ازدواج مینماید.

این در حالی است که اگر اساس ازدواج بر اتصّاف به صفت خاصی استوار باشد، بدیهی است فریب محسوب می شود و از لحاظ حقوقی از موارد تدلیس است که یکی از جهات فسخ نیز بحساب می آید، و حتی از جنبه کیفری مجازات دارد.

لهذا گاهی یک پاس غلط سرنوشت ما را عوض می‌کند و گاهی اشتباه کوچکی سلسله اشتباهات بعدی را بدنبال دارد! هرچند ما ناگزیر از انجام اشتباه هستیم، اما باید بدانیم اشتباه کوچک گاهی نتیجه بازی و گاهی تمام سرنوشت ما را عوض می‌کند!

۳) از جمله باورهای غلط دیگر اینکه؛ “ازدواج هندوانه در بسته است.” لیکن واقعیت این است که، اگر با عقلانیت و غلبه بر احساس و نیز چشم باز همراه باشد و متکی به تحقیق و بررسی های کافی شکل گیرد، از آسیب پذیری مصون می ماند و لطمه پذیری آن به حداقل می رسد.

در فوتبال هم آن تیمی شانس برندگی بیشتر دارد که به مثال معروف “توپ گرد است و هر جا میچرخد” تکیه نمیکند. بلکه بجای تکیه بر تمرین شب امتحانی، در یک روند برنامه ریزی شده آنهم تحت نظر مربی مجرّب با تمرین های سخت اقدام به بازپروری توانمندیهای خود می پردازد.

۴) در چالش‌های زندگی نیز باید ابتدا پیش و پس زمینه های هر مشکلی را بررسی کنیم. چرا که بنا به یک قاعده طبیعی امروز همان را درو میکنیم که دیروز کاشته ایم!

در فوتبال هم مشاهده کرده ایم کسانیکه از قبل سرمایه گذاری های بیشتری کرده اند و نه تنها تیم خود را به بالاترین حد توان رسانده اند، بلکه به شناخت کاملی از نقاط قوّت و ضعف حریف نیز دست یافته اند، در عرصه زمین به بازی قهرمانانه تری میپردازند. حتی اگر از روی شانش گل بخورند یا بزنند، هیچگاه مورد مزّمت اهلِ خرد قرار نمی گیرند.

بنابراین، این مدیریت هوشمندانه است که هم در بازی و هم در زندگی، شانس موفقیت را بالا می برد و بعبارت دیگر، این مائیم که پیروزی را انتخاب میکنیم، نه طرف مقابل.

۵) در سر بزنگاه های زندگی نیز این توان از قبل است که به هر کسی این امکان را میدهد که برای رهایی از هر بحرانی، با مدیریت خلاقّانه راه برون رفت را بیابد. درست شبیه به فوتبال است در پاره ای اوقات زمان، در تصمیم‌گیری موضوعیت دارد. بعبارت دیگر، وقتی شما تصمیمی را که باید در دقیقه ۲۰ بازی می‌گرفتید، در دقیقه ۸۰ بگیریم، معلوم نیست که سرنوشت بازی به چه سمت و سوئی رقم خواهد خورد.

در زندگی نیز صرفنظر از اینکه هر کسی دارای بهار و خزانی است، بعضاً فرصت های طلایی پیش می آید که باید به سادگی از کنار آنها نگذریم. زیرا که به مانند فوتبال، انسانها همواره در بین دو حالت شکست و پیروزی بسر میبرند.

بدیهی است در چنین موقعیتهایی است که به جای فرصت سوزی با انتخاب آگاهانه، دست به بازنگری در برخی از شیوه های مرسوم خواهیم زد.

🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا