
مقدمه: گذشت در زندگی به عنوان یک خصیصه انسانی، زیباترین جلوه های اخلاقی را در مناسبات اجتماعی ترسیم و بویژه در زندگی مشترک، حضور موثر و نافذی دارد. در واقع، زن و شوهر بیش از هر مجموعه انسانی دیگر باید نسبت به هم روحیه بزرگ منشی داشته که یکی از این نشانه های آن، عفو و گذشت و مدارا نسبت به هم است.
واقعیت این است که برخی تصور میکنند اداره زندگی صرفاً از راه تنبیه و ایجاد رعب و وحشت بدست میآید. در حالی که بالعکس یکی از عواملی که به خانواده پایداری و انسجام میبخشد، پیوند محکم عاطفی بین همسران، گذشت و محبت، حفظ و گسترش این پیوند، و همچنین ارتباط صحیح بر پایه گفتگو، تفاهم و درک متقابل است. این امر نه تنها بر پایه عهد و میثاقی است که وصف جاودانگی دارد، بلکه موجب همدلی و برقراری پیوندهای عمیق در میان فرزندان نیز می گردد. بنابراین برای یک رابطه زناشویی مثبت باید همراه با تغییر شرایط و تغییر شخصیت همسر انعطاف پذیر باشیم و در روابط با همسر چشم پوشی از خطاها را جزو ابزارهای لازم برای یک زندگی موفق بدانیم.
بخشش در آموزههای دینی
در آموزه های دینی، مدارا در ارتباط با دیگران بخصوص اعضای خانواده مورد توصیه واقع شده و همسران را به ایجاد فضایی آرام و به دور از تنش دعوت می کند. در واقع، زن و یا شوهر با اغماض و گذشت به نوعی شخصیت خویش را تکریم میکنند و رشد میدهند .
در این راستا قرآن کریم میفرماید: «و عاشروهن بالمعروف» که بيانگر اين استكه هر گونه برخورد و رفتار شوهر بايد به گونه اي باشد كه عرف و اخلاق با آن موافق باشد. پس اعمالي چون اذيت يا بدخلقي و مانند آنها، مخالف با معاشرت به معروفي است كه قرآن كريم بدان سفارش نموده است.
بعلاوه زن و مرد بايد عيوب يكديگر را بپوشانند و يكديگر را از گناه و خطا و اشتباه حفظ نمايند. چنانكه قرآن كريم در اين رابطه مي فرمايد: “هّن لباس لكم و انتم لباس لهّن…” یعنی زن و مرد بايد همانند لباس هم باشند، هم يكديگر را از خطا و اشتباه حفظ كنند و هر يك زينت ديگري به حساب آيد و به او افتخار كند.
از آنجا كه لباس انسان را ميپوشاند و حفظ ميكند، زن و مرد به لباس تشبيه شده اند، که در آن نكات جالبي وجود دارد. به عنوان مثال، لباس متناسب با فصل و زمان تغيير پيدا ميكند، پس هر يك از دو همسر بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحي و رواني همسر خود تنظيم نمايد و يا اين كه لباس بايد در رنگ، دوخت و جنس مناسب شأن انسان باشد، و يا اين كه لباس هم موجب حفظ بدن است و هم زينت تلقی میشود.
از سوی دیگر، در روابط بين زوجين كه مظهر كامل عشق و علاقه هستند، اظهار محبت جايگاه ويژه اي دارد تا آنجا كه پيامبر اكرم (ص) فرموده اند: “قول الرجل للمراه اني احبك لايذهب من قلبها ابدا.” یعنی گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلب همسرش محو نميگردد.
همچنین از امام صادق(ع) پرسيده شد: “ما حق المراه علي زوجها الذي اذا فعله كان محسنا قال … و ان جهلت عفو لها”حق زن بر شوهرش چيست كه اگر مرد آن را انجام دهد نيكوكار است فرمودند… اگر زن نا آگاهانه خطايي كرد، مرد او را ببخشد.
بخشش در آموزههای اخلاقی
زندگی مشترک، به گونهای است که زن و شوهر به طور طبیعی در حالات و روحیات یکدیگر دقیق میشوند و به عیوب هم پی می برند. اما نباید این مسئله به بازگو کردن عیوب هم و سرزنش یکدیگر منجر شود. چرا که در این صورت، شادکامی از صحنه زندگی به بیرون رانده میشود و جوی آکنده از بدبینی و خصومت بر فضای زندگی حاکم میشود. مدارا و گذشت، ما را ملزم میکند که در مورد همسرمان به جای عیبجویی، عیبپوشی را برگزینیم و در مواردی، تغافل را سرلوحه مناسبات خود قرار دهیم. بعبارت دیگر، چنین وانمود کنیم که از اشتباه طرف مقابل بی اطلاع هستیم .
در واقع بخشش و گذشت در روابط زناشویی همواره فرصتی را فراهم می آورد که طرف خاطی بتواند رفتار خود بهبود بخشد. بر عکس زمانی که ضربات ویرانگر انتقاد و نکوهش بویژه در حضور دیگران بر همسر فرود آید، هرگونه اراده و جرأت جبران کاهش می یابد. بنابراین چشم پوشی از خطاها کوچک و بزرگ همسر، زمینه را برای تفاهم در خانواده فراهم میکند، که علاوه بر زوجین، فرزندان نیز از آن بهره خواهند برد.
با این توصیف راهکار عملی اضافه کردن به عرض زندگی، بها دادن به گذشت است که به این وسیله میتوان فضای حضور خویش را توسعه داده و عطر شمیم خود را همه جا منتشر نمود.
آثار بد خلقی در روابط زناشویی
در مقابل یكي از موضوعاتي كه منجر به بروز آسيبهاي بسيار جدي به ارتباط ميان زوجين خواهد شد، بد اخلاقی و تندخویی است. ممكن است بتوان با سعي بسيار، همسر را براي بد خلقی كه داشته، بخشيد، لیکن فراموش كردن آن، به ويژه اگر تكرار شود بسيار مشكل و حتي غيرممكن است.
افرادي كه از این حربه ها استفاده ميكنند، همواره خود را محق ميدانند و اعتقاد دارند فرد مقابل با رفتاري كه داشته، آنها را وادار به بد اخلاقی كرده است. بارها شنيدهايم كه گفته شده: “وقتي عصباني ميشوم كنترلي بر رفتارم ندارم، همسرم بايد مراقب باشد تا مرا عصباني نكند.”
عمدهترين مشخصه این زوجها، پايين بودن اعتماد به نفس و ناتواني در برقراري يك ارتباط انساني است. چنین افراد معمولاً زماني دست به این کار میزنند كه در وضعيت قدرت برتري باشند؛ يعني زماني كه فرد مقابل آنها قويتر باشد، عصبانی نخواهد شد كه اين نشان ميدهد افراد پرخاشگر، حسابگرانه عمل ميكنند.
باید اذعان داشت، اگر رفتار سوء از طرف يك شخص غريبه باشد، ميتوان آنرا فراموش كرد، ولي اين برخورد از سوي بستگان يا افرادي كه به شما نزديكترند، به خصوص از طرف همسر، اثرات مخرب بسيار قويتر و ماندگارتري خواهد داشت. اثر دیگر اعمال زشت يا كلمات نامناسب اين است كه افراد ديگري كه شاهد اين رفتارها هستند، پس از آن به خود اجازه ميدهند، نسبت به همسر شما بياحترامي كنند. حتي فرزندان نيز اين روش را خواهند آموخت و هر زمان كه احساس ناراحتي كنند، با تقلید از این الگو به مقصود خود خواهند رسید.
برخورد مقررات جزایی و حقوقی با نزاعها و اختلافات خانوادگی
از آنجاییکه چاشنی هر نزاع لفظی ممکن است با بکار بردن کلمات رکیک، نامناسب و خلاف اخلاق همراه گردد و خدایی نخواسته تبدیل به توهین و افترا گردد و یا فراتر از آن، اگر بر اثر پایین بودن آستانه صبر زوجین به درگیری فیزیکی منتهی شود، اینجاست که پای قانون نیز به وسط کشیده خواهد شد.
اما نکته ای که باید در این مختصر اشاره شود اینکه؛ برخی ممکن است ارتکاب اعمالی در محیط خانواده را که داری وصف کیفری است، مباح بدانند. این در حالی استکه چنانکه در جریان نزاع های موجود بین زوجین هر یک از آنان مرتکب جرمی شوند، حسب مورد قابل مجازات میباشند.
بعبارت دیگر، مجازات مرتکب جرم، فامیل و غریبه نمی شناسد. زیرا قانونگذار هنگام ارتکاب هر عمل مجرمانه هیچ تفاوتی بین همسر با افراد دیگر نگذاشته و بدیهی است در صورت ارتکاب جرائمی از قبیل توهین، هتک حرمت و افترا توسط هر یک از زوجین و اثبات آنها، بر اساس قانون مجازات اسلامی، محکومیت به حبس و شلاق و یا یکی از آنها در انتظار مجرم است. همچنین اگر عمل مجرمانه وصف عنوان نشر اکاذیب داشته باشد، علاوه بر تحمل حبس و شلاق، اعاده حیثیت نیز تعیین شده که از مجازات توهین و افتراء شدیدتر است.
مضافاً اگر چنین نزاع هایی منجر به ایراد ضرب و جرح هایی شود که سیاهی، کبودی و یا جراحت بر بدن را بدنبال داشته یاشد، حسب قانون مجازات اسلامی، برای هر یک از آنها دیه جراحات تعیین گردیده است. بعلاوه چنانچه نتیجه عمدی یا ضرب و جرح وارده موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل طرف شود، در درجه اول قصاص و در مواردیکه قصاص امکان نداشته باشد علاوه بر مجازات حبس، به درخواست همسر، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود.
افزون بر آن به موجب قانون هر كس عالماً عامداً به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین وی شود، علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یك تا سه سال محكوم خواهد شد.
لیکن تفاوت در این استکه غریبه با گرفتن حق و حقوق قانونی، به سراغ زندگی خود میرود، در حالیکه چهرههای خودی همواره در کنار ما هستند و اینجاست که نقش گذشت بخوبی آشکار میشود. بر این اساس استکه هر يك از زن و شوهر بايد وظايف و تكاليف خود را انجام دهد و براي ديگري ايجاد مزاحمت ننمايد. بعلاوه مرد بايد در مقابل گفتار و رفتار او مدارا پيشه كند تا زندگي براي هر دو ايشان شيرين و لذت بخش گردد.
زیرا بلحاظ اینکه معمولاً امور مربوط به خانه، برعهده زن گذارده ميشود و او بايد امور خانه را مديريت نمايد؛ ممكن است دچار اشتباه شود، حتي ممكن است در برخورد و رفتار و گفتارش نسبت به همسر خويش خطا و اشتباه كند.
از منظر مقررات مدنی نیز برای مواقعی که بر اثر بد رفتاری، شوهر از همسر خود ناراضی باشد وی هر زمان که تصمیم بگیرد، میتواند وی را طلاق دهد.
ناگفته نماند اجرای این امر منوط به این استکه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، در غیر اینصورت زوجه مستحق تا نصف دارایي خواهد بود.
در مورد زن نیز موضوع بدین صورت است که، چنانچه وی عسر و حرج خود را در دادگاه خانواده به اثبات رساند، میتواند دلیل موجهی از برای طلاق تلقی شود. لهذا زنانی که موضوع همسر آزاری قرار میگیرند، میتوانند در صورتیکه حکم قطعی محکومیت کیفری همسرشان صادر شده باشد، آن را به دادگاه خانواده ارائه کنند تا حکم به جدایی صادر شود.
نتیجه گیری
اینک بیاییم با کمی تأمل به داوری بپردازیم و به آثار هر دو روشی که در این مختصر توصیف شد، بیاندیشیم. چنانکه گفته شد نتایج درگیریهایی که ممکن است به دخالت مراجع قضایی بیانجامد بیان شد. لیکن به تصویر کشیدن آنها بهانهاي شد که آثار صبر در زندگی و مهار بی اخلاقی و بد خلقی در رفتار همسران گوشزد شود.
بعلاوه یاد آوری شد که یکی از عواملی که به خانواده پایداری و انسجام میبخشد، پیوند محکم عاطفی بین همسران، حفظ و گسترش این پیوند، وجود ارتباط صحیح بر پایه گفتگو، گذشت و محبت و تفاهم و درک متقابل است. زیرا خانه مکاني استکه باید با رفتار متقابل زوجین به محلي امن و آرام جهت زندگی و کسب آرامش تبديل شود. یعنی، نه تنها مأمنی برای زن و شوهر، بلکه دامنی پر از مهر و محبت برای تربیت فرزندانی که میخواهند هنرِ در کنار هم بودن را از الگوی رفتاری پدر و مادر، بیاموزند.
از سوی دیگر، بيان شد كه هر يك از زن و مرد داراي خلق و خوي خاص خود هستند و هر يك وظايف و تكاليف خاصي در اداره زندگی دارند. لهذا تصميم گيري هر یک به تنهايي، نمي تواند، كاملاً صحيح و بي عيب باشد، بنابراین مشورت و تبادل نظر، بهترين راه براي رسيدن به نتيجه مطلوب ميباشد.
بدیهی است چنین اهدافی ممکن نخواهد شد مگر اینکه در سایه بخشش و گذشت بجای رفتار منفی، زمینه تحقق رفتار مثبت را فراهم شود. بدین طریق، با کنترل و ساماندهی رفتار همسران، از عوارض و توالی مراجعه به نهاد های قضایی در امان خواهند ماند.
با تشکر از وب سایت خوب شما