حقوق و فرهنگ

آشنایی با واژه های حقوقی (۱

خواهان : مدعی، شخصی که دادخواست را مطرح کرده است.

خوانده : شخصی که دادخواست و دعوا علیه او مطرح شده است.

خواسته : آنچه که خواهان از دادگاه درخواست دارد.

دادخواست: برگه های چاپی مخصوص و به زبان فارسی که جهت مطرح نمودن خواسته و دعوی مدنی (حقوقی) مورد استفاده قرار می گیرد.

تأمین خواسته: درخواست توقیف اموال خوانده اعم از منقول و یا غیر منقول و صورت برداری و ارزیابی و حفظ اموال توقیف شده و توقیف حقوق استخدامی خوانده و اموال منقول وی که نزد شخص ثالث موجود است.

 تأمین دلیل : درخواست از دادگاه (شورای حل اختلاف) برای ملاحظه و صورت برداری از دلایل و مدارک از قبیل تحقیق محلی ، نظر کارشناس، دفاتر تجاری یا استفاده از قرائن و امارات موجود در محل و یا دلایلی که نزد طرف دعوی یا دیگری است که در آینده متعذر و یا متعسر خواهد شد.

بزه‌دیده: شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان می‌گردد و چنانچه تعقیب مرتکب را درخواست کند، «شاکی» و هرگاه جبران ضرر و زیان وارده را مطالبه کند، «مدعی خصوصی» نامیده می‌شود.

شاکی: بزه دیده ای است که تقاضای تعقیب کیفری مرتکب را دارد و چنانچه از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان قابل مطالبه هم شده باشد وآن را از مرجع کیفری مطالبه کند مدعی خصوصی نامیده می شود.

ضرر و زیان ‌قابل‌مطالبه: شامل تمام ضرر و زیان های مادی ومعنوی و منافع ممکن الحصول می شود.

منافع‌ ممکن‌الحصول: منافعی استکه مقتضی وجود آنها حاصل شده باشد به طور مثال درختانی که شکوفه دارند و این شکوفه ها مقتضی میوه دادن است و میوه منفعت درخت به شمار می رود چرا که در آینده ایجاد می شود که این گونه منافع را عرف و قانون در حکم موجود دانسته و تلف اینگونه منافع مستلزم جبران خسارت ناشی از تلف می باشد.

حق: حق از نظر حقوقی، اقتدار و امتيازی است كه شخص به موجب قانون درمقابل ساير افراد جامعه از آن برخوردار است و اشخاص بايد آن را محترم بشمارند و از ضمانت اجرا برخوردار است.

حق ‌مالی: حقی است برای تأمين نيازهای مادی انسان، و اصولاً قابل انتقال و تقويم به پول و اسقاط و توقيف است. مثل‌حق مالكيت

حق ‌غير مالی: حقی است برای تأمين نيازهای روحی و عاطفی انسان و اصولاً غيرقابل انتقال وتقويم به پول و اسقاط و توقيف است. البته حق غيرمالی ممكن است آثار مـالی بـه دنبـال داشته باشد. مثل حق زوجيت كه آثار مالي چون نفقه را به دنبال دارد.

حقوق‌ مالكيت ‌فكری: حقوق مالکیت فکری هر دو جنبه را داراست. به عنوان مثال، مؤلف نسبت بـه اثـر خـود هـم از حقوق معنوی بهره مند است (مثل حق انتشار، انتساب اثر، حفظ حرمت و تماميت اثر) و هـم از حقوق مادی (مثل حق تكثير، نشر، عرضه، پخش و اجرا).

حق ‌عينی: حقی است كه شخص، نسبت به مال دارد و ميتواند مستقيماً آن را اعمال كنـد مثـل حـق مالكيت، انتفاع و ارتفاق.

مفهوم مال: نخستین ویژگی برای اموال این است که افراد آنها را به خود اختصاص می‌دهند و آن را تملک می‌کنند. هریک از ما اشیای گوناگونی از قبیل زمین، خانه، ماشین، پول، لباس، وسایل خانه و… در اختیار داریم که می‌گوییم اینها مال ماست.
مال مادی و اعتباری:در کنار این اشیا چیزهای دیگری نیز وجود دارند که ماهیت آنها غیرمادی است و نمی‌توان به آنها شیئ گفت، اما از آنها هم بعنوان اموال خودمان نام می‌بریم، چیزهایی از قبیل سهام، پروانه بهره‌برداری، حق سرقفلی، مطالباتمان از دیگران و … .
پس اموال ما در تقسیمی کلی به دودسته «مادی» و «غیرمادی یا اعتباری» قابل تقسیم‌اند.

مال منقول:به مالی گفته می شود که، قابل جا به جایی بوده؛ بدون این که، به خود و محل آسیب وارد کند. مثل: پول، میز، صندلی، و…

مالك: صاحب ملك، صاحب مال غيرمنقول، صاحب اراضي، صاحب سرمايه در عقد مضاربه
مايملك: قسمت مثبت از دارايي شخص را گويند.
مال غیر منقول: به مالی گفته می شود که، قابل جا به جایی نمی باشد. مثل: زمین، و
مباحات: اموالي كه ملك اشخاص حقيقي يا حقوقي نباشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا