حقوق و خانواده

✍ ضرورت آشنایی با حقوق خانواده

از کحا ناشی میشود؟

 

هنگامیکه درباره‌ نهاد خانواده مطالعه میکنیم، ناخودآگاه تصویری از خانواده در ذهن ما شکل می گیرد که شامل زن و مردی جوان با دو فرزند (یک دختر و یک پسر حدود ۵ و ۸ ساله) است که به یکدیگر لبخند می زنند. بنابراین دیگر نیازی به آسیب شناسی در زندگی خود ندارند، که البته این امر پدیده ای ایده آل است که آرزوی همه ماست.

اما افسوس که در زمانه ای بسر میبریم که در سایه سواد مصنوعی رسانه ای، بسیاری از خانواده های از این دست در معرض انواع آفات و اقسام گوناگون موج هایی قرار گرفته اند که باید در داستانها و سریال های رادیو و تلویزیون، شاهد چنین لبخندهایی باشیم.

به عبارت دیگر، ما تصویر پدرانی را نمی بینیم که بر اثر ارتکاب جرائمی غیر عمد مانند تصادفات رانندگی و بعضاً عمد مثل صدور چک های بلامحل در گوشه زندان بسر میبرند. امّا مادران و یا فرزندانی را با بلوغ زودرس می بینیم که در خوشبینانه ترین وضعیت در کنار اشتغال خارج از منزل، باید به تدبیر امور داخلی خانواده نیز بپردازند.

افزون بر آن، در آلبوم شکل های مختلف زندگی، تصاویر دیگری هم هست، بچه های طلاق، دخترانی که بدنبال مشاجرات خانوادگی، خانه و کاشانه خود را ترک کرده و به دامن جامعه پناه ای برده اند. جامعه ای که در شرایط موجودِ بلا تولیتِ فرهنگی، قطعاً دلسوز تر از پدر و مادر نیستند.

در مواردی دیگر، پدر خانواده بلحاظ اشتغال در نقاطی دور از خانه، در شهری دیگری زندگی می کند و بالاجبار از نظارت بر امور فرزندانش غافل شده است. همچنین زن مطلقه ای بلحاظ سرپرستی فرزندانش با کارفرماهای گوناگون درگیر است و به خاطر فشارهای روحی و روانی محیط کار، در تنگناست. مضافاً اینکه باید در کنار تعهدات اجتماعی از فرزندان خود نیز مراقبت کند.

از سوی دیگر، پدر یا مادر بزرگی عهده دار نوۀ دختر مطلقه خود است و یا دختر و پسر به سن ازدواج رسیده با والدین خود زندگی می کنند. چرا که مسئله اشتغال و مسکن، نرخ های بالای مهریه بلحاظ سطح تحصیلات کاذب و غیر کارآمد، شرایطی را بوجود آورده که برخی از پسران را به ورطه اعتیاد سوق داده و بعضاً دختران را وادار به تسلیم در برابر نسخه های وارداتی نموده، که بجهت مخالفت با عرف جاری منجر به تنهایی بیش از پیش آنان گردیده است.

بعلاوه کم نیستند زنان بیوه جوان حاصل از طلاق های توافقی که متاسفانه مدِ روز شده، در اندیشه تکیه گاه جدیدی هستند. همچنین مردانی که از همسر قبلی خود فرزندانی دارند، که ضمن اندیشیدن به زندگی خود، در فکر سر و سامان دادن آینده آنها هستند. ضمناً فرزندخوانده هایی وجود دارند که در تلاش برای تطبیق با محیط خانواده های جدید بسر میبرند.

لیکن امروزه همه بر این باوریم که، در عصرگردش اطلاعات بسر می بریم و برآیند آن بدینگونه است که، اکثریت جامعه جدا از اینکه در سایه سواد رسانه ای به داشتن خُرده دانشی در حوزه هایی از قبیل:

سلامت و بهداشت و نیز اطلاعات عمومی در زمینه علوم پزشکی، روانشناسی و جامعه شناسی مباهات میکنند، به خواص مواد خوراکی، آشپزی و رژیم غذایی، ورزش و حفظ نشاط، چگونگی بهره گیری از فناوری اطلاعات، آشنایی با جغرافیای اقتصادی و سیاسی محیط پیرامونی نیز، می اندیشند.

در واقع، این دانسته های مختصر موجب شده، نه تنها مشارکت بیشتری در هر مبحثی داشته باشند، بلکه در مقایسه با گذشته، احساس میشود که به ارتقاء سطح زندگی بهتری، رسیده اند.

حال سوال مهم این است که به هر دلیل که حوزه های تخصصی مذکور از سطح پژوهشکده ها به لایه های خانواده ها راه یافته، چرا حقوق خانواده به چنین جایگاهی دست نیابد.

زیرا که گستره حق و تکلیف نه تنها مسائل قبل از تولد و روابط حین زندگی را در بر میگیرد، بلکه شامل دوران پس از مرگ نیز میگردد.

لهذا به مصداق علاج واقعه قبل از وقوع، تعمیق دانش حقوقی؛ اولاً: در این اقیانوس موّاج حاصل از فضای مجازی که همه خانواده ها را به تلاطم واداشته، به صیانت از حریم خانوادگی کمک میکند، تا گل لبخند را از خانواده های نرمال گرفته نشود.

ثانیاً: برای تمام شقوق دیگری که به تصویر کشیده شد، راهکارهای حقوقی وجود دارد تا به برون رفت از مشکلات جاری بیانجامد.

شاید برخی به زعم اینکه مسائل خانوادگی دیگران به خودشان مربوط است، قائل به ضرورت آشنایی با مباحث حقوقی نباشند ولی بجهت تغییر ذائقه شاید نقل داستانی از کلیله و دمنه در تغییر نگاه آنان تأثیرگذار باشد.

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛

همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ؛

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد؛

از مرغ برايش سوپ درست کردند؛

گوسفند را برای عيادت کنندگان سر بريدند؛

گاو را برای مراسم ترحيم کشتند؛

و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد؛

و به مشکلی که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد … !!!

اینک اگر به این نتیجه دست یافتیم که در زندگی اجتماعی نمیتوانیم از آثار وضعی رفتار دیگران مصون بمانیم و نباید در قبال سرنوشت دیگران بی تفاوت باشیم، لهذا همتی بلند میخواهد که اگر کمتر به بالا بردن سرانه مطالعه خود می پردازیم، حداقل با بازبینی مطالبی که تاکنون در همین سایت بارگذاری شده، به سبک زندگی بهتری برسیم.

با این توصیف، ضمن تبدیل تهدیدات به فرصت، از بروز بسیاری از اتفاقات ناگوار جلوگیری میکنیم و در فراز و فرودهای روزگار به توانی دست خواهیم یافت که ناملایمات را بهتر مدیریت کنیم.

لطفاً نظرات خود را با آی دی ما در میان بگذارید… 🍃🍃

👉 @borhanesaadat

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا