حقوق و خانواده

سن ازدواج در مقررات جاری

سن ازدواج

سن ازدواج در مقررات جاری

سن ازدواج اولين مسأله‌اي است که در ازدواج مطرح مي‌شود و مي‌توان گفت که مهمترین شرط ازدواج نيز محسوب مي‌شود.

قبل از اصلاحات سال ۱۳۸۱ سن ازدواج برای دختران همان سن بلوغ شرعی یعنی ۹ سالگی بود، اما در اصلاحيه ای که در سال مذکور به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد، و مجمع تشخیص مصلحت نظام، ماده ١٠٤١ را این‌گونه اصلاح کرد: عقد نکاح دختر، قبل از رسیدن به سن ١٣‌سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ١٥‌سال تمام شمسی، منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. به عبارت دیگر، به‌طور عادی دختر نمی‌تواند بدون این‌که ١٣‌سال تمام شمسی داشته باشد، ازدواج کند و پسر نیز قبل از رسیدن به ١٥‌سال تمام شمسی، به‌طور معمول حق ازدواج ندارد.

بنابراین اگر دختري که به سيزده سالگي نرسيده است قصد ازدواج داشته باشد، حتماً بايد از دادگاه اجازه بگيرد.

اما در هرحال مسلم است که حداقل شرط برای ازدواج، احراز بلوغ فردی است که می‌خواهد ازدواج کند، از طرق و با نشانه‌هایی که برای احراز بلوغ وجود دارد. به همین جهت در حال حاضر حرکتی در قوه مقننه در این‌ خصوص آغاز شده که با توجه به اینکه شرایط اقلیمی و همین‌طور تحولات اجتماعی و اقتصادی در امر ازدواج، مهم و موثر است، سن قانونی ازدواج دختر را به ۱۵ سال ارتقاء دهند تا بر سن طبیعی و واقعی آنان منطبق شود.

شرایط اجازه دادگاه برای ازدواج

در برخی موارد ممکن است پدر بدون دلیل محکمه پسند و منطقی با ازدواج دختر باکره خود مخالفت کند و از دادن اجازه امتناع کند. در این خصوص راهکار آن را ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی چنین پیش بینی نموده که گرچه اجازه ازدواج دختر دوشیزه با پدر اوست، لیکن چنانچه شخص هم تراز خودش را پیدا کرد می تواند با معرفی به دادگاه خانواده نسبت به ثبت ازدواجِ رسمی اقدام کند.

البته راه میانبری که در این زمینه توصیه می گردد اینکه، بزرگترها به جوانان فرصت بدهند با همسر آینده خود صحبت كنند و در عین حال نیز از راهنمایى های لازم براى تشكیل خانواده آگاه شوند. زیرا اولاً: امر ازدواج از چنان اهمیتی برخوردار است که تبعات شکست آن بسیار سنگین و طاقت فرساست و ثانیاً: با سایر مناسبات زندگی متفاوت است و ضمن اینکه با پذیرش مسئولیت و قبول تعهدات همراه است، سرنوشت زن و شوهر لاجرم به هم گره می خورد و در هم تاثیر می گذارد.

بدین طریق است هم به میل باطنی دختر و پسر توجه شده و هم جوانان با بهره گیری از اندوخته های بزرگترها در تمام طول زندگی از حمایت و پشتیبانی اولیاء خود برخوردار می شوند.

از سوی دیگر، مطابق ماده ۱۰۴۴ قانون مدنی در صورت غیبت یا عدم دسترسی به ولی قهری، دختر می تواند با اذن دادگاه نسبت به ثبت ازدواج خود در دفترخانه ازدواج اقدام کند. بنابراین چنانچه آنها در قید حیات نباشند یا محجور بوده و یا تحت قیمومیت باشند، دختر در ازدواج استقلال دارد و به اجازه شخص یا مرجع دیگری لازم ندارد.

بنابراین در عین اینکه اجازه پدر یا جد پدری برای ازدواج دختر باکره ضروری است اما اگر دختر در شرایطی قرار دارد که اولاً پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند ثانیاً دسترسی به پدر و جد پدری خود نداشته باشد و عادتاً اجازه از آنان غیرممکن باشد و ثالثاً دختر در شرایطی باشد که نیاز به ازدواج دارد؛ در این شرایط نیز می‌تواند بدون اجازه پدر و جد پدری ازدواج کند.

البته باید یادآور شد موارد مشمول ماده ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴ که بر لزوم اجازه پدر در مورد دختر باکره تأکید دارد و در عین حال در شرایطی امکان ازدواج از طریق حکم دادگاه را تسهیل می‌کند، ارتباطی با سن و سال و نیز بلوغ دختر ندارد و صرف اینکه دختر باکره باشد حتی اگر سن بالایی داشته باشد یا اگر قبلا ازدواج کرده و طلاق گرفته باشد، اما همچنان باکره باشد مشمول مقررات مذکور است.

اجازه خروج دختر از کشور

مطابق مقررات جاری، صدور گذرنامه جداگانه و خروج از کشور برای بانوان در قید زوجیت و افراد زیر ۱۸ سال منوط به موافقت شوهر، ولّی و یا قیم ایشان می باشد. در این ارتباط ماده ۱۸ قانون گذرنامه مقرر می دارد: برای اشخاص زیر با رعایت شرایط مندرج در این ماده گذرنامه صادر می‌شود:

– اشخاصی که کمتر از ۱۸ سال تمام دارند و کسانی که تحت ولایت و یا قیمومیت می‌باشند با اجازه کتبی ولّی یا قیم آنان.

– بانوان شوهردار ولو کمتر از ۱۸ سال تمام با موافقت کتبی شوهر و در موارد اضطراری اجازه دادستان شهرستان محل درخواست گذرنامه که ‌مکلف است نظر خود را اعم از قبول درخواست یا رد آن حداکثر ظرف سه روز اعلام دارد کافی است.

البته بانوانی که با همسر خود مقیم خارج خارج از کشورهستند و بانوانی ‌که شوهر خارجی اختیار کرده و به تابعیت ایرانی خود باقی مانده‌اند از شرط این بند مستثنی می‌باشند.

با این توصیف اولاً: بر طبق مفهوم مخالف بند اول ماده ١٨ قانون مذكور دختران مجرّد بالای ۱۸ سال برای خروج از کشور باید هم‎چنان اذن ولیّ را داشته باشند، اما منعی برای دریافت گذرنامه ندارند. البته در صورت عدم دسترسی به پدر یا پدربزرگ باید از طریق دادگاه اجازه خروج از کشور را اخذ نمایند. ثانیاً: زنان متأهل براي خروج كشور نيازمند اجازه شوهر مي‎باشند مگر اين‎كه در عقدنامه اجازه خروج كشور را به عنوان شرط ضمن از شوهر اخذ كرده باشند يا بعد از عقد، از شوهر اجازه خروج از كشور در قالب وكالت بلاعزل دريافت كنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا