حقوق و فرهنگ

حقوق و فرهنگ رسانه

عملکرد دوگانه شبکه هاي اجتماعي

مقدمه: از نظر تاريخي انسان همواره به دنبال حصول روابطي مبتني بر تبادل اطلاعات دوسويه بوده و هست. لیکن با گسترش فناوری اطلاعات در یک دهه اخیر، امروزه جايگاه شبکه‎هاي اجتماعي در مدل سازي بين اجزاء جامعه، نقشي غيرقابل انکار دارد. زيرا بر خلاف گذشته که انتقال اطلاعات لزوماً به ابزارهايي از قبيل رسانه هاي مکتوب يا شنيداري و ديداري نياز داشت، امروزه با امکان رايگان اشتراک گذاري اطلاعات تحول بسيار مهمي در حوزه هاي مختلف علمي و مذهبي، اقتصادي، اجتماعي و تبليغاتي پديد آمده است.
با وجود اين ارتباطات غير مديريت شده مي‎تواند زيان‎هاي بعضاً جبران ناپذيري را براي کاربران فضاي مذکور از جهت بازي با هويت افراد بدنبال داشته باشد، که موضوع گفتگوي ذيل است.
عملکرد دوگانه شبکه هاي اجتماعي
از نگاه مثبت، تولد شبکه هاي اجتماعي مي‎تواند در جاي خود مفيد و باعث رشد و ارتقاء سطح دانش و آگاهي جامعه و موجب ارتباط بين جوامع مختلف گردد. هم‎چنين با ظهور اين پديده علاوه بر امکان عبور از مرزهاي جغرافيايي، کمک به بهبود روابط، همکاري و تعامل بين افراد، سازمان ها و موسسات در موضوعات گوناگون از قبيل تجارت، پزشکي، مباحث آموزشي و… تسهيل گرديده است. ليکن علیرغم امتيازات فوق يکي از قابليت هايي که مغفول واقع شده فراهم کردن فضايي جهت تبليغ و اشاعه ارزشهاي ديني، انساني و اخلاقي در سطحي فرامرزي است. مضافاً اينکه از آنجايي‎که اغلب ارتباطات در اين فضا نوشتاري است و نتيجتاً از احساس کم تري برخوردار است، موجب کاهش احساسات در فرد مي‎شود. ضمن اينکه ارتباط متني مي‎تواند شکل جديدي از هويت مجازي را شکل دهد، زيرا افراد در فضاي مجازي مي توانند چهره هاي واقعي خود را پنهان نمايند. به‎علاوه در ارتباطات مجازي مي‎توان ديوارها را شکست و به حريم خصوصي سايرين وارد شد و رفتاري را از خود بروز دادکه نوعاً در ارتباط چهره به چهره از آن اجتناب مي‎شود.
افزون بر آن با وجودي‎که يکي از مظاهر حقوق شهروندي عدم تعرض به حريم ديگران است، امروزه به آساني مي‎توان با گشت کوتاهي در شبکه هاي اجتماعي، به حوزه خصوصي افراد دسترسي يافت. اين در حالي است که اين امر با توجه به شرايط فرهنگي جامعه ايراني به سختي در فضاي واقعي ميسر مي‎گردد، زيرا حساسيت خاصي براي حفظ آن وجود دارد.
البته ناگفته نماند نقش خود کاربران در گشودن پنجره اي براي ديگران را نمي‎توان ناديده گرفت. زيرا به اشتراک گذاري عکسهاي خصوصي و خانوادگي، درج اطلاعات شخصي و خانوادگي، بيان ارتباطات خصوصي در قالب پستهاي عمومي، اين تصور را به وجود مي‎آورد که جذابيت‌هاي اين فضا، بر رعايت نکات ايمني و حريم خصوصي افراد غالب شده است.
شايد در ابتدا چنين برداشت شود که طرح چنين مسائلي چندان مورد علاقه مخاطبين اصلي يعني جوانان نيست و صرفاً دغدغۀ خانواده هايي است که به صيانت حريم خصوصي خود مي انديشند. با اين وجود، لازم است که با طرح بحث، هشدارهايي براي آن دسته از کاربراني ارائه شود که با به اشتراک گذاشتن عکس هاي خانوادگي و در نتيجه باز نمودن پنجره زندگي خصوصي خود به روي ديگران، در واقع راه را بر سوء استفاده افراد بيگانه هموار مينمايند.

فضاي مجازي منبعي براي ايجاد هويت‎هاي ديجيتالي

امروزه تکنولوژی فناورانه در دنیای مجازی در صدد اخذ و جمع آوری اطلاعات موجود در فضای مجازی و ارائه داده‌های به دست آمده به نرم افزارهای هوشمند است تا بتواند به بدل سازی از هر شهروند و به تعبیر دیگر هویت مجازی آن ها دست یازد. بدین ترتیب که با اندوخته سازی و مهندسی مجدد بر روی آن ها که توسط خود افراد در فضای مجازی گذاشته می‎شود، هویت دیجیتالی ساخته، و آن جایی که به انسان به عنوان پدیده‌ای چند لایه، تغییرپذیر و منفعل می‌نگرد قادر است با هرگونه تثبیت هویت در ستیزد. به عنوان مثال شناسه‌‌‌ی ایمیل ها، وب سایت‌های تجاری، تراکنش‎هایی که مبتنی بر کارت اعتباری صورت می‎پذیرد، وبلاگ‌هایی که توسط افرادی که تمایل دارند نظرات و احساسات خود را ابراز کنند و می‌خواهند فضای شخصی خود را در وب داشته باشند را، می‌توان منبع بانک‎های اطلاعاتی دانست.

به خصوص چنان‎چه بتوانند با صنعت هکری به محتویات کارت های هوشمند، تبادلات بانکی، مفاد اسناد دارای امضاهای الکترونیکی غیرحفاظت شده و نیز سایر اطلاعاتی از این نوع دسترسی یابند، به مرور به تکمیل داشته‎های شخصی خواهند پرداخت. افزون بر آن با راه یابی به انجمن‌ها و اتاق‌های گفتگوی آنلاین که اعضاء در پی هدف مشترکی، به برقراری ارتباط با هم فکران خود و نیز ابراز نظری می‎پردازند، می‎توانند به طرز تلقی کاربران در زمینه های مختلف برسند. مضافاً این‎که به بهانه تبارشناسی و تشویق افراد به ارائه نقشه ژنتیکی، یا هنگام نقل و انتقال با تاکسی‎های آنلاین و حتی عبور از مرزهای زمینی و هوایی ضمن راست آزمایی هویت ظاهری مسافرین، امکان رهگیری دستگاه های پلیسی و امنیتی از جابجایی افراد تسهیل می‎کنند.

در توجیه اقدامات فوق، گرچه در نگاه اول شرکت های دانش بنیان مدعی‎اند که با تکیه بر هویت دیجیتالی قصد دارند به شناخت انواع گوناگون ذائقه‎های مخاطبان وکاربران به تجاری سازی داده‎های موجود بپردازند، که نمونه آن ساخت بازی‌های رایانه‌ای است، لیکن اهمیت این مطلب هنگامی‌ بیشتر آشکار می‌شود که به این نکته توجه کنیم که مخاطبان اصلی بازی‌های کامپیوتری عمدتاً گروه‌های سنی هستند که هنوز هویت تثبیت شده‌ای پیدا نکرده‌اند و لذا با استفاده از این بازی‌ها می‌توان بر ایشان تأثیرگذار بود.

به‎علاوه، دیدگاه اصلی تر این است که با در اختیار گذاردن مخازن اطلاعاتی خود به برنامه ریزان کلان فرصت دهند که هویت ملی و محلی را به گونه ای مورد هدف قرار ‌دهند تا به سمت و سوی هویت فرا ملی جهت یابد. بدیهی است این امر نه تنها به تهی شدن ماهیت فکری جوامع هدف خواهد انجامید، بلکه زمینه تبدیل فرهنگ‎های بومی به غیربومی را نیز فراهم خواهد نمود.

اینک تردیدی نیست که علی‎رغم وجود تحریم های رنگارنگ که تا کنون در‎گیر آن بوده ایم، در حوزه دسترسی به اینترنت مشمول هیچ گونه محدودیتی نبوده ایم که خود دلیل بر این است که کارت هویتی شهروندان ما نیز به مانند سایر کشورهاکلید خورده است. لهذا افق پیش رو باید این باشد که همان‎طوری‎که به منظور روان سازی بار ترافیک کلان شهرها اقدام به ساخت اتوبان‎ها و بزرگ راه‎های بعضاً چند طبقه‎ای می‎کنیم، با توسعه کمی و کیفی ارتباطات جمعی در فضای مجازی، نیاز به تعبیه بزرگراههای فرهنگی جهت مدیریت این پهنای بدون مرز بیش از پیش ضروری می‎باشد.

هم‎چنین از جمله راه‎های تقویت و حفظ هویت مخاطبین، تغذیه خوراکی انبوه مبتنی بر یافته‎های بومی و تجهیز کاربران به نوعی مهارت و توانایی است که از آن تحت عنوان سواد رسانه‌ای یاد می‌شود. با این توصیف اگر بتوانیم سواد رسانه‌ای را گسترش دهیم و نیز دست به یک بازنمایی و نمایش ارزش‎های ملی بزنیم؛ اولاً: کاربران رسانه‌ها یاد می‌گیرند نه تنها خود را با شرایط جدید تطبیق دهند، بلکه از طریق آموزش از راه دور می‎توانیم به تقویت عناصر هویت‌ساز بومی بپردازیم و سلامت هویت و عناصر هویت‌ ساز ملی را در مقابل هرگونه تغییر ناشایست تضمین کنیم. ثانیاً با مستند سازی از هویت دیجیتالی از سایر مردم دنیا قادر خواهیم شد یاران هم عقیده ای را بشناسم که با ما در ترویج باورهای دینی همراهی کنند.

نقـش شبکه هاي اجتماعي در نهاد خانواده
ما در جامعه اي زندگي مي کنيم كه بر پايه ارزش هاي اسلامي و ملي استوار گرديده و به همين جهت دفاع از نهاد خانواده در هر شرايطي از اهمّيت ويژه اي برخوردار بوده است.
طبق قوانين اساسي و مدني، نهاد خانواده به عنوان يك پديده اجتماعي از بالاترين سطح حقوق برخوردار است و تحكيم مباني آن و معاضدت در تربيت فرزندان، از حقوق اصلي اين نهاد به حساب مي آيد. با اين وجود، بايد اذعان نمود که اين روزها با پيشرفت فناوري اطلاعات و توسعه شبکه هاي اجتماعي، اين نهاد مقدس با تهديدها و چالش هاي جديدي روبرو شده که حل آنها، راهكارهاي حمايتي جديدي را مي طلبد.
به‎ عبارت ديگر، خانواده به عنوان گروهي کوچک اما مؤثر، با تداوم و انسجام خود، در رفع نيازهاي جامعه نقشي حياتي دارد. يکي از عواملي که به خانواده پايداري و انسجام مي بخشد، پيوند محکم عاطفي بين اعضاء است و يکي از مهمترين عوامل حفظ و گسترش اين پيوند، وجود ارتباط صحيح بر پايه گفت وگو، تفاهم و درک متقابل است. گفتگوهای صميمي خانوادگي موجب همدلي و برقراري پيوندهاي محکم عاطفي در خانواده مي شود.
اما متأسفانه بايد اذعان داشت، اين پيوندها و روابط، امروزه تحت تأثير انواع رسانه ها و تعاملات موجود در دنياي مجازي، دچار آسيب و تزلزل شدهاند. شبکههاي اجتماعي و نرم افزارهاي پيام رسان فوري با کارکردهايي که در ذات آنهاست، مي توانند آثار مثبت و منفي فراواني را به دنبال داشته باشند؛ از يک سو اين پديدهها به مدد ارائه ي شيوه هاي نوين ارتباطي، مي توانند به عنوان يک فرصت تلقي شوند (مثل امکان ارتباط صوتي و تصويري از راه دور) و از سوي ديگر، با ترويج و تقويت فرهنگ اباحي گري و باورهاي افراط گونه در بعضي از حوزه هاي اخلاقي به صورت تهديدي براي خانواده ها درآيند. به‎طوري‎که برخي از جوانان را از درک زندگي واقعي دور نموده و ضمن تشويق به تجردگرايي به جاي ازدواج، گرايش به لذت هاي موهوم را فرا روي آنان قرار داده است. به علاوه، تمايل به فردگرايي و دوري از ارتباطات جمعي و رو د ر رو در محيط خانواده، از ديگر آثار زيانبار آنهاست؛ به گونهاي که اعضاي خانواده را به خود مشغول کرده، آنها را از ارتباط هاي عاطفي و نشست هاي جمعي و چهره به چهره بازداشته و به جاي آن، در محيط خانواده و جامعه سلولهاي بسته انفرادي به وجود آورده اند. هرچه تکنيک هاي رسانه اي گستردهتر و متنوعتر ميشوند، توجه افراد را بيشتر به خود جلب کرده و با تقويت فردگرايي، آنها را از محيط گرم خانواده دورتر ميسازند. بنابراين، اين ابزار را ميتوان به مثابه شمشيري دو لبه به حساب آورد.
در واقع امروزه شبکه هاي اجتماعي، با تأثير بر سبك زندگي و الگوي بومي خانواده ها، گسترش سوء معاشرت ها و خشونت ها، بر سخت شدن تربيت فرزندان، انحرافات اخلاقي در خانواده ها و سست شدن بنيان خانواده تأثير به سزايي گذاشته اند. به طوري که نه تنها گوشه گيري از يکديگر و گريز از تعاملات اجتماعي را به دنبال داشته، بلکه اين روند در مسيري در حال شکل گيري است که همواره ارتباطات چهره به چهره و کلامي را کاهش مي دهد. از جمله آثار ديگر توسعه و تعميق انواع شبکه ها و نرم افزار هاي تلفني، اين است که فرد را روز به روز به تنهايي بيشتر سوق داده و اين امر باعث مي شود هرکسي به دنبال فضايي باشد که ديگري مزاحم او نشود و او بتواند به تنهايي و گم نامي به زندگي خود ادامه دهد.
از سوي ديگر، عدم فرهنگ سازي صحيح در کاربري از امکانات اين شبکه ها، موجب شده که تهديدات آنها از فرصتهاي پيش رو فراتر رود. کم کاري متوليان فرهنگي کشور در رشد سواد رسانهاي موجب شده که نقش خانوادهها در مهار اين تهديدها برجسته تر گردد. به همين جهت شايسته است والدين با ارتقاء توان خود در حد نياز با اين پديده ها آشنا شوند و با نظارت عميقتر و هشيار نمودن فرزندان خود، حريم خصوصي خانواده را از نفوذ شيادان مصون نگه دارند.

راهکارهاي قانوني در برخورد با مسائل جانبي متأثر از شبکه هاي اجتماعي
اطلاعرساني در مورد ظرفيتهاي گوناگون قانوني با هدف هر چه بهتر اجرايي شدن قوانين، از وظايف تمام اعضاي جامعه است. در واقع رويکرد آشنايي با قانون (چه در مقام پيشگيري و چه در مهار عوارض بعدي) نقشي حياتي دارد. در اين ارتباط و با هدف صيانت از حريم خانواده در برابر تهديدات شبکه هاي مجازي، اجراي قوانين جاري و نيز اتخاذ تمهيدات پيشگيرانه پليس سايبر و تعميق تعامل بيشتر با پليس بين الملل، توانسته صيادان نواميس مردم را رصد نمايد. توضيح اينکه در قانون جرائم رايانهاي انواع جرائم از جمله، اقدامات عليه عفت و اخلاق عمومي و هتک حيثيت و نشر اکاذيب که در فضاي مجازي امکان وقوع دارند احصاء شده و در جهت حفظ حقوق بزه ديدگان و چگونگي برخورد با اين جرائم پيش بيني هاي لازم صورت پذيرفته است.
از آنجايي که زندگي در فضاي مجازي از اصول و قواعد حاکم در زندگي واقعي تبعيت مي کند، نحوه مجازات افرادي كه با انتشار اوراق چاپي و مواردي از اين دست اقدام به انتشار تهمت و افترا عليه افراد ميكنند مطابق قانون مجازات اسلامي مشخص شده، اما عناوين مجرمانه به نحو دقيقتري در قانون جرائم رايانهاي و اينترنتي در نظر گرفته شده و براي آن مجازات هايي تعيين گرديده است. در اين ارتباط در ماده ۱۴ قانون جرائم رايانه اي و اينترنتي آمده: « هرکس به وسيله سيستم‎هاي رايانه‎اي يا مخابراتي يا حاملهاي داده محتويات مستهجن را توليد، ارسال، منتشر، توزيع يا معامله کند يا به قصد ارسال يا انتشار يا تجارت توليد يا ذخيره يا نگهداري کند، به حبس از نود و يک روز تا دو سال يا جزاي نقدي از پنج تا چهل ميليون ريال يا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.» در اين مورد توضيح داده شده: «محتويات و آثار مبتذل به آثاري اطلاق مي گردد كه داراي صحنه و صور قبيحه باشند».
گاهي ديده شده كه برخي زوج ها تصاوير و فيلم هاي خصوصي خود را در دوره نامزدي، زندگي مشترک يا بعد از طلاق در محيط مجازي منتشر ميكنند. اين کار ميتواند شکايت يک طرف را از طرفي که اقدام به چنين کاري نموده، موجب گردد.
هم‎چنين مطابق تمهيدات اتخاذ شدۀ قانوني، هك كردن ايميل جرم است و قابل پيگيري است. ارائه نظر (كامنت گذاشتن) نيز از مواردي است كه اگر به قصد اذيت و آزار طرف مقابل باشد، ميتواند جرم باشد و تحت پيگيرد قانوني قرار گيرد.

رسالت خانواده ها و دست اندرکاران فرهنگي
هر فردي در حوزه مسائل تربيتي به طور طبيعي چهار محيط را تجربه مي کند: اولين و مهم ترين محيط کانون خانواده است که در شکل گيري شخصيت فرد نقش به سزايي دارد. در اين رابطه، کم کردن فاصله بين نسلي در ميان اولياء و فرزندان، پرکردن اوقات فراغت فرزندان در محيط هاي داخل و خارج از خانه و ايجاد فرصتهاي بيشتر با هم بودن و هم نشيني توصيه مي گردد. دوم محيط مدرسه و دبيرستان و تأثيرپذيري از اولياء و مربيان و به ويژه هم کلاسيها و دوستاني است که اگر مورد نظارت خانواده ها واقع نشوند، چه بسا اثرات تربيتي آنها را خنثي خواهد کرد. سوم محيط دانشگاه و مراکز آموزش عالي است که مقارن با دوران پرشور جواني است. چهارم محيط جامعه و فضاي جدا از خانواده است که سرنوشت آينده را رقم مي زند. بديهي است هر دوره شرايط و اقتضائات خاصي را مي طلبد که شايسته است مورد غفلت واقع نشوند.
رسالت اصلي مسئولان فرهنگي از مدرسه تا دانشگاه، ايمنسازي جوانان و نوجوانان ( از طريق ايجاد خودآگاهي و خودباوري) در برابر هجوم بيگانگان و افزايش قدرت مقاومت آنها با برنامه ريزي هاي هماهنگ و دراز مدت، فرهنگ سازي ديني، گسترش شناخت معارف الهي و تنومند ساختن باورهاي اصيل مذهبي در جامعه است.
به ديگر سخن، نوجوانان بايد به گونه اي تربيت شوند كه آگاهانه و با اختيار كامل از آلودگي و گناه بپرهيزند. لهذا جدا از محدوديتآفريني در استفاده از فضاي مجازي، اثربخشترين راه ايمنسازي، پياده سازي برنامه هاي فرهنگي ژرف و متناسب با شرايط روز است. اگر محدوديت آفريني در استفاده از ظرفيتهاي فضــاي مجازي، بدون بدلسازي و جايگزيني برنامه هاي سازنده و مورد علاقه جوانان باشد، به نتيجه نخواهد رسيد و آنها به انحرافات و مشكلات ديگري دچار خواهند شد. بنابراين، عليرغم ناگزيـري مسئولين ذيربط به ايجاد انسداد و عدم دسترسي و فيلترينگ اين شبکه ها، آن چه اصولي تر از جرم انگاري در اين حـوزه ها به نظر ميرسد، ارائه راهكارهاي فرهنگي است. برگزاري گارگاههاي آموزشي در فرهنگسراهاي شهرداريها و آمفي تئاترهاي مراکز آموزش رسمي توسط حقوق دانها، کارشناسان علوم ارتباطات و جامعه شناسان نقش به سزايي در مهار جرائم اين چنيني دارد و مصداق بارز پيشگيري بهتر از درمان است. به علاوه با جانشين سازي فعاليت هايي مانند برگزاري مسابقات و جشنواره ها و تشکيل اردوهاي جمعي به عنوان بستر انس و آشنايي، ميتوان تا اندازهاي از پيامدهاي منفي ارتباطات در محيط هاي مجازي پيشگيري کرد. از جمله موارد ديگري که ميتوان برشمرد اين که:
۱) تهيه فيلمها، و نماهنگهاي هشدار دهنده با موضوعهاي متناسب با تعليم و تربيت اسلامي به ويژه سريال هاي جذاب.
۲) ارائه توصيه هاي مناسب از زبان بازيگران، هنرمندان و ورزشکارن از طريق رسانه هاي ديداري و شنيداري.
۳) توسعه کمي و کيفي محصـولات ديجيتالي همــراه با حضور فعال تر در فضــاي مجازي و تدارک لوازم الکترونيکــي مجاز و….

توصيه هاي ضروري
بديهي است که يکي از مهم ترين امتيازات فضاي مجازي مواري مانند حذف مرزهاي جغرافيايي، ارتباط با ساير فرهنگ ها، اطلاع رسانى سريع، انتشار نشريات الکترونيکي براي همه گروه هاي اجتماعي، ايجاد کتابخانه ديجيتالى است که، به افزايش آگاهي و ارتقاى فرهنگ کمک ميکند. هم چنين از زاويه اي ديگر با تعبيه زير ساختهايي مانند دولت الکترونيک، خدمات ثبت و پيگيري پرونده ها در مراجع اداري و قضايي، تعامل ميان شهروندان و مسؤلين اهميت بيشتري مي يابد و اين تعاملات دو سويه است که در کليه بخش ها اعم از دولتي و خصوصي محيط اجتماعي مطلوبي را براي شهروندان ايجاد ميکند.
ليکن مديريت بر آن هنري است که بايد در اهداف برنامه ريزان کلان فرهنگي و نيز اولياء خانواده قرار گيرد تا در کنار برخورد هاي قانوني که ضامن سلامتي هر اجتماعي است، به منصه ظهور برسد. اما از آن‏جا که مسائل فرهنگي فرآيندي است که بايد با ابزارهايي از جنس خودش با آن مقابله کرد، بهره گيري از ظرفيت هاي مثبت پديده هاي نوين بايد متناسب با فرهنگ داخلي به استخدام گرفته شود و از کارشناسان گوناگون در بومي سازي آن استفاده شود تا بدل ملي آن با روشهاي جذاب به جوانان عرضه گردد.
از طرف ديگر، از آنجايي که انسان موجودي اجتماعي است و احتياجات مادي و معنوي خويش را بايد در پرتو تعامل مثبت با ديگران بر آورده کند، بنابراين هريک از شهروندان بايد خود را مسئول بدانند تا فرهنگ عمومي شامل آداب و رسوم، اخلاقيات عرفي در معاشرت هاي محيط هاي مجازي خدشه دار نشود.
از اين منظر، گرچه بهره گيري از ظرفيت هاي اين محيط، نام مجازي گرفته ولي رفتار ناصواب در اين فضا به طور مستقيم بر زندگي واقعي روزمره تأثيرگذار است. از جمله مسائلي که به لحاظ عدم حضور فيزيکي مخاطب، به شدت مورد خدشه واقع مي شود حياء و شرمساري است، که در فرهنگ ملي و ديني ما يكي از خصلت هاي نيكوي اجتماعي است. پديده اي که در روابط اجتماعي واقعي در ديدار، گفتار، شنيدار، پندار، کردار و پوشش جلوه گري دارد و در روابط اجتماعي ضامن منافع افراد در رفتار متعامل است.
بنابراين از آنجايي که از آثار وضعي زوال خردورزي و اخلاق در هر فضايي اعم از مجازي و غيره، دامن گير همه اعضاي جامعه مي شود، به منظور جلوگيري از آثار سوء رفتارهاي ناهنجار و مهار بازخورد متقابل آن توصيه مي شود:
۱) حقوق فردي و اجتماعي کاربران به مانند برخورد هاي چهره به چهره در نظر گرفته شود.
۲) حجب و حيا که مورد تأکيد آموزه هاي ديني است، رعايت شود.
۳) هنگام مواجه شدن با مخاطب در انتشار تصاوير و مسائل شخصي و خانوادگي که در معرض ديد ديگران قرار مي گيرد، دقت و مراقبت شود. زيرا برخي کلاهبرداري هاي اينترنتي ناشي از کسب اطلاعات به روش هاي بسيار ساده و سوء استفاده از عکس ها و اسرار شخصي نمونه هايي از اين موضوع مي باشد. بنابراين افراد بايستي نسبت به صيانت از حريم خصوصي خود همت نمايند، بسياري افراد بدون رعايت مسائل امنيتي، خصوصي ترين اطلاعات خود را بر روي سيستم رايانه اي و تلفن همراه ذخيــره مي کنند و به نوعي دست بزهکاران سايبري را در تعرض به حريم خصوصي باز مي گذارند و بدين طريق با همين سادگي خود را در معرض قرباني شدن مطامع صيادان قرار ميدهند. بنابراين با کمي عقلانيت و اجتناب از برخي بي احتياطي ها، مي توان در فضاي مجازي نيز از اطلاعات شخصي و حريم خصوصي خود محافظت نمائيم تا مجبور نباشيم به دنبال مجرم بگرديم.
۴) از تهديد حريم خصوصي سايرين، پرهيز شود.
۵) همان طوريکه هم نشيني در محيط واقعي با هرکسي نياز به مراقبت دارد، اينکه در اتاقهاي گفتگو و عضويت در گروه هاي شبکه هاي اجتماعي با چه کساني روبـرو هستيم نيز، داراي اهميت خاصي مي باشد.

(مقاله فوق برگرفته از کتاب “حقوق جامع شهروندی” انتشارات فکرسازان می باشد)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا